مادر(این را بخاطر چشم های عزیز مادرت منتشر كن )
  

منوی اصلی
لینک دوستان

             تبادل لینکـــ
----------------------------------
   برای تبادل لینک اول
 آدرس
zedehall.LXB.ir
رو با عنوان ضد حال بلینک 
بعد لینک مورد نظرت رو بنویس...;)

 





آرشیو مطالب
آذر 1400 فروردين 1398 اسفند 1396 آذر 1396 آبان 1396 مهر 1395 آذر 1394 شهريور 1394 مرداد 1394 تير 1394 خرداد 1394 ارديبهشت 1394 فروردين 1394 اسفند 1393 بهمن 1393 دی 1393 آذر 1393 آبان 1393 شهريور 1393 مرداد 1393 خرداد 1393 ارديبهشت 1393 فروردين 1393 اسفند 1392 بهمن 1392 دی 1392 آذر 1392
نویسندگان
لینک های روزانه
برچسب ها
دیگر موارد


--->

امکانات جانبی
مادر(این را بخاطر چشم های عزیز مادرت منتشر كن )
ن : zedehall ت : سه شنبه 2 دی 1393 ز : 19:9 | +

 

 

مادرش الزایمر داشت...


بهش گفت مادر یه بیماری داری،باید بخاطر همین ببریمت آسایشگاه سالمندان...


مادر گفت:چه بیماریی؟
گفت :الزایمر...


گفت:چی هست...
گفت:"یعنی همه چیو فراموش میکنی..."


گفت انگار خودتم همین بیماریو داری...
گفت: چطور؟


گفت:انگار یادت رفته با چه زحمتی بزرگت کردم،چقدر سختی کشیدم تا بزرگ بشی،قامت خم کردم تا قد راست کنی..
پسر رفت توی فکر...


...


برگشت به مادرش گفت: مادر منو ببخش...
گفت:برای چی؟


گفت:به خاطر کاری که میخواستم بکنم...
مادر گفت:
"من که چیزی یادم نمیاد...."

سلامتی همه مادرها..: اگر مادر تون لیاقت این دعا را داشت این دعا را پخش کن.
.
.
.
.
.
.

.
خدایا اگه مادرم گناه داشت او را ببخش

و اگر غمگین دیدی قلب او را خوشحال کن.
واگر خوشحال دیدی خوشحالی او را تمام نکن
و اگر او مریض است خدایا او را شفا ده.
و اگر او را مدیون دیدی دین او را پرداخت کن.
اگر او را مرده دیدی او را رحم کن
و او را وارد بهشت كن...

این را بخاطر چشم های عزیز

مادرت منتشر كن... 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


.:: ::.


تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به    مي باشد.